پيام
+
مادر پسر هشت سالهاي فوت کرد و پدرش با زن ديگري ازدواج کرد.
يک روز پدرش از او پرسيد: «پسرم به نظرت فرق بين مادر اولي و مادر جديد چيست؟»
پسر با معصوميت جواب داد: «مادر اوليام دروغگو بود اما مادر جديدم راستگو است.»
پدر با تعجب پرسيد: «چطور؟»
پسر گفت: «قبلاً هر وقت من با شيطانيهايم مادرم را اذيت ميکردم،

جبهه مقاومت اسلامي
96/4/3
*هوم سپيد*
از غذا چي؟؟؟؟
قافيه باران
مادرم ميگفت اگر اذيتش کنم از غذا خبري نيست اما من به شيطاني ادامه ميدادم. با اين حال، وقت غذا مرا صدا ميکرد و به من غذا ميداد. ولي حالا هر وقت شيطاني کنم مادر جديدم ميگويد اگر از اذيت کردن دست برندارم به من غذا نميدهد و الان دو روز است که من گرسنهام
قافيه باران
کاش همه دروغهاي دنيا دروغ مادرانه بود :(
*هوم سپيد*
:(
قافيه باران
از اين حکايت خيلي متاثر شدم :(
* آناهيتا*
:( واقعا کاش همه ي دروغاي دنيا مادرانه بود :(
گيسو کمند
خيلي قشنگ بود.واقعا کاش...
آقوي مهندسم
زيبا بود
قلمدون
*سلام با کمال احترام من با اين فيد شما بسيار مخالفم ؛ مخالفت جهت اينکه زيبايي دروغ مادرانه را مي شود طور ديگه هم گفت نه با زير سوال بردن، زني که مادري فرزندي را بر عهده مي گيرد.*
قافيه باران
از اين طرف ببينين خواهر خوبم :)
عشقستان اسماعيل
با نظر قلمدون بسيار موافقم. طرح اين موضوعات خود باعث اشاعه برخي تصورات ناصواب در مورد فرزند خواندگي مي شود......