پيام
+
مردي دوباره حس دلم را ورق زده
شوقي جوانه در دل اين بي رمق زده
چون شمع ،تب گرفته نفسهاي چشم من
اين قطره هاي تشنه، به روحم طبق زده
من سالهاست چشم به راهش نشسته ام
او طعنه ي دوباره بر اين ماسبق زده

غزل صداقت
91/8/27

قافيه باران
بيخود که نيست يکسره بر در نشسته ام/
انگشت اعتبار تو اي عشق ،تق زده/
از اين صريح تر ...نه کمي عاشقانه تر/
مردي دوباره حس دلم را ورق زده !!........تابستان 1390
قافيه باران
ممنونم جناب جاهد
.:راشد خدايي:.
سلام...تق زده؟!:) قافيه تنگ آمده بود؟!
قافيه باران
نه خب با انگشت به در تق ميزنن ديگه:))
خاطرات دکتر بالتازار
انگشت اعتبار تو تق زده . باز بچه مرشد ما* نق زده* !!!
قافيه باران
:)))...
قافيه باران
آخه ديگه در رو که با انگشت لگد نميزنن:) تق ميزنن ديگه:)
.:راشد خدايي:.
:)
قافيه باران
خداروشکر زود کوتا اومدين:)
.:راشد خدايي:.
بعله
قافيه باران
:)
خاطرات دکتر بالتازار
بچه مرشد جوابمو بيا !
.:راشد خدايي:.
بچه مرشد غلط بکنه جواب بزرگترش را بده!
قافيه باران
الله اکبر:)
خاطرات دکتر بالتازار
*الله اکبر* از اين همه تواضع راشد و مرشد ما . نگفتم که جواب سر بالا بده . از ترشحات مغزت !!! ما را مستفيض فرما .
قافيه باران
الله اکبر رو که من گفتم!
مهسا خانوم
بسي حظ بردم...اللهم عجل لوليک الفرج
قافيه باران
سلام مهسا جان ممنون...حظت مستدام بانو... انشالله ديدار آقا نصيبت بشه انشالله
مهسا خانوم
انشاالله :((