پيام

قافيه باران
91/8/29

+ گرفته دست دو تا ماه پاره را زينب(س) دو تا کبوتر نه...دو ستاره را زينب(س) پر از نجابت زهرا...ابهت علوي به اقتدار نشسته صلابتش چو علي(ع) رسيد و چادر خيمه کنار زد بنشست چنان که بند دل عشق هم دوباره گسست حسين(ع)! هستي خواهر فداي هستي تو خم دو چشم ترم پر غرور مستي تو من و دو طفل کلافي، شدم خريدارت به اين اميد که باشند يار و سردارت تمام مادري ام را هميشه ي ايام هميشه نذر تو کردم براي روز قيام

قافيه باران 91/9/2

رسيده وقت که نذرم ادا شود آقا/دو طفل خسته ي خواهر فدا شود آقا/ تو را به جان علي(ع)...نه به فاطمه(س) سوگند/ در اميد به رويم به اين بهانه مبند/............جواب سوزش پروانه کار شمع نبود/ميان عشق و جنون شاهراه جمع نبود/سرش به غايت مردي فرود آمد و گفت:/از اين کلام به دل سنگ غصه خواهم سفت....

قبول حق همه ي نذرهاي تو زينب/رسيده جان حسينت در اين ميانه به لب/خدا کند به سلامت دوباره برگردند/به شرمساري اين قلب پاره برگردند/.... به پاي بوسي مولا شتافت زينب وار/ دو قامت علوي شيرمردهاي اين پيکار

دگر ز خيمه نيامد برون خداي ادب/به قاف قافله پبدا نشد هماي ادب/ خدا قبول کند اين دو سرو مادر را/دو شير مرد فدايي...وسهم خواهر را....:((( 29/08/1391

احسنت... احسنت

سلام...ممنون سادات عزيز...التماس دعا خانوم...

*خدا قبول کند اين دو سرو مادر را/دو شير مرد فدايي...سهم خواهر را....* احسنت...استفاده کرديم...عالي

ممنونم جناب خدايي...ممنون ميشم نقدهاي ارزشمندتون رو هم ارائه بفرمايين...

نفرماييد! بسيار شعر رواني بود

سپاسگزارم!!!:)

دو شير مرد فدايي.. سهم خواهر را.... دوشير مرد فدايي ...سهم خواهر را.. بسار جالب وشيرين.... خانم غزل صداقت زحمت را کشيدند. ديگه... موفق باشيد

سلام جناب سعيدي...ممنون از حسن نظرتون ...بزرگوارين...

سلام... ذوق وحس خوبي شامل حالتان شده بوده که اين چنين کلمات را کنار هم مسطور کرده ايد.

قلم ضعيفي دارم ولي چون به علت کسالتي که داشتم نبايد ميرفتم مجلس روضه...خودم نشستم نوشتم و گريه کردم... فقط يه تصوير ناطراز رو تونستم انعکاس بدم...انشالله خود خانوم قصور بنده رو ببخشن... ممنون جناب سعيدي ...ممنون...

سلام،عالي بود،اجرتون با حضرت زينب(س)،التماس دعا

گفتم... اين حس وحال واين کلمات بي جهت وبي عشق کنار هم چيده نميشود... انتخاب غز ل خانم بسيار شايسته بود...موئد باشيد.