شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ حس عمو در پس شط جان گرفت/دست به زانو چو يتيمان گرفت شهرت عباس مرا دل نوشت/ساقي دريا غم ساحل نوشت دست ابوالفضل و توان و اميد/خواب عطش را به اسارت کشيد بر قد نازش همه جا رشک بود/نقطه ي پايان غمش مشک بود تا نفس باغچه احساس داشت/حس علمداري عباس داشت سيل بلا آمد و گلهاي باغ/شهره شدند از ستم درد و داغ آب ز طغيان عطش خشک شد/در هوس نافه ي غم مشک شد تا نفس باغچه احساس داشت/حس علمداري عباس داشت
سيل بلا آمد و گلهاي باغ / شهره شدند از ستم درد و داغ/ آب ز طغيان عطش خشک شد / در هوس نافه ي غم مشک شد/ ساقي اين قافله را غم گرفت/ بر لب عطشان تو ماتم گرفت/ مشک که در دست أخا خوار شد/ هستي او پيش رخش تار شد..... 1385
:(((((((((
کوثر...
نقطه پايان غمش،مشک بود...
کوثر...
مشک،که در دست اخا خوار شد...
مشک که در دست اخا خوار شد/هستي او پيش رخش تار شد:(((
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top