پيام
+
روزگاري چشمها بيدار بود/شاعر آدينه ي ديدار بود
جنگ بود و سنگر و ياد خدا/گريه هاي نيمه شبها و دعا
با بسيجيها عطش جان ميگرفت/کفرهم دستورايمان ميگرفت
با بسيجيها شرر ابهام داشت/زندگي تسبيحگوي تام داشت
آبي ايثارمان خون رنگ بود/خوابمان تعبير شور جنگ بود
سبز مي شد سرخي خون شهيد/برسر دروازه ي شهر اميد
ما که يک دنياي بيحد داشتيم/تا خدا پيوند ممتد داشتيم
ازچه دورافتاده ايم ازآسمان/حاصلي ديگرندارد جانمان؟!

مسافري از ...
91/9/8

قافيه باران
ما گناه آدم و حوا شديم / سهم آب وآتش دنيا شديم؟؟.......
قلبهامان هم مثال سنگ گشت / دست خط لاله ها کمرنگ گشت!!!... 1386
قافيه باران
هفته ي بسيج گرامي باد....
قافيه باران
چرا گيج؟!:)
قافيه باران
خدانکنه بسيجي به هوشه...هيچ وقت گيج نيست!
ثانيه ها...
احسنت
قافيه باران
ثانيه هاي گرامي ممنون...
قافيه باران
ابراز محبت بزرگوار خودتون جواب بدين که هشيار بشين:)
قافيه باران
آفرين:)
قافيه باران
.