پيام

قافيه باران
91/9/11

+ کار دلم رسيده به جايي که سخت تر اين روضه ها براي دلم گريه ميکنند 1388

قافيه باران 91/9/13

اين قصه را چو خيل غم و درد بشنوند/ بي ادعا براي دلم گريه ميکنند

ديدندشرح حادثه را مردهاي عشق/آنها چرا براي دلم گريه ميکنند؟؟

وقت غروب خسته ي اين زندگي تلخ/قوم خدا براي دلم گريه ميکنند...

خيلي زيبا بود به خصوص بيت سوم

ممنون خانم حيدري....

سلام خانم قافيه ي باران....شعرتون هميشه رسا...آوردن رديف هاي طولاني کار شاعر رو پيچيده ميکنه و شاعر بايد خيلي خوب بتونه رديف بلند رو استادانه در شعرش جا بده ...

صدها هزار ملک هر شبانه روز/همپاي ما براي دلم گريه ميکنند

رديف بلند (براي دلم گريه ميکنند) رديف بسيار زيبايي هست...بنظرم ميتونستيد زيباترش کنيد

امشب نه... ديشب و ديروز هم گذشت/فردا کجا براي دلم گريه ميکنند؟؟

سلام جناب اميد...بيت بالا براي الان نيست براي چند سال پيشه...همين تک بيت بود.... دلم گرفته بود الکي الان ادامه ش دادم شعر جدي اي نيست:(

آفرين.....

ممنون ...

اين روضه ها براي دلم گريه ميکنند:((((