شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ گريه بر احوال خود کردم چو شمع و سوختم از غم تنهايي ام آتش به جان افروختم *تا شوي پروانه و خود را بسوزي در دلم* دامني از اشک همپاي وفايت دوختم:( 1389
هروقت شمع مي بينم ياد شهيد چمران ميفتم:((
آره...اون تابلوشون....هموني که باعث شد با همسرشون ازدواج کنند...
دستنوشته هاشون رو هر از گاهي مطالعه ميکنم... اونوقت ميشه بادرد شيرين ساخت پاي حرفهاي چمران:(((
شما کتاب *خدابود و ديگر هيچ نبود*رو ميفرماييد؟...من اون کتابي رو که از زبان همسرشون نوشته شده رو خوندم...اسمش متوسفانه يادم نيست....ولي زندگيشون خيلي قشنگ بوده
باز فيد من مفقود شد!!!! ايـــــــــــــــــــــــــــــ خدا!!
عاقبت شمع شدم دامن احساس به ساحل دادم/مرگ پروانه ي دل را همه حاصل دادم:((...1388
موج اشکم را خراشيدم به ساحل سنگ شد/جرم اين پروانه سوزي سينه اي دلتنگ شد:(1388
آفرين ابراز محبت بزرگوار.....
انشالله موفق باشيد...طبعتون خيلي آماده ست ... جالب بود شعرتون...انشالله قلمتون پايدار...
ماشالله به طبعتون و قلمتون...
ممنونم....
گريه بر احوال خود کردم چو شمع و سوختم:(((
آفرين:)
حالا ما يه حرفي زديم.... شما سخت نگيريد .. شيعه در اصل هويتش ودر مبناي اصولي رفتاريش به دل گرفتن از کسي نيست .. باز غزل بسراييد . ما دل تنگ ان شده ايم.سو تفاهمي بيش نيست. درست مي شود.
ممنونم احساس رويا...
جناب سعيدي بنده سخت نميگيرم... هر جا نياز باشه توضيح ميدم و رفع ابهام ميکنم... اما نميتونم ذهنها رو بخونم... حتما انقدر به بنده حق ميدين...
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top