شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ افسر عراقي عکس امام تو دستش بود وبا صداي نچسبي گفت: هر کي بياد اينجا و عکس خميني رو بگيره و(يه جسارتي رو گفت) انجام بده آزادش ميکنم... بچه 15 _16 ساله اي از جمع بيرون اومد همه ي آزاده ها ناراحت بودن:بچگي طاقت نياورده! اومد جلوي افسر ايستاد..افسر از خوشحالي در پوست نمي گنجيد با خوشحالي عکس رو به پسر داد پسر عکس رو گرفت...قامتش رو راست تر کرد وگفت: اول يادت باشه وقتي ميخواي اسم امام رو ببري بگي:
*حضرت آيت الله العظمي امام خميني* و جمله ش که به پايان رسيد...سيلي محکمي به صورت افسر نواخت...
واشکهاي همه ي آزاده ها بدرقه ي اين صحنه شد.... چه بلايي به سرش آمد نميدانم... ولي خوش به حال او و اين همه عشق و فهم و درک بزرگانه اش:(
irit
احسنت به اين همه جرأت و جسارت اسلامي!!!!!
بله احسنت...
خدا شاهده ما عاشقشون بوديم . من در طول سخنرانيهاشون با اينکه نوجوون بودم ايستاده گوش ميدادم الان هم عاشق مولامون هستيم
بعضيا معني اين عشقها رو نميفهمن ..شايد بشه گفت از عشق تو خالي و حيواني چاپلوسان اين دوران بسيار بسيار بالاتره .انشاءالله اونها هم در همين دوران نوجواني درک کنند
انشالله اين عشقها مستدام
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top