سلام... امروز رو در خدمت دوستان خوب اصفهاني بودم خواهران خوبم...خانم توحيدي خانم اخراجي و خانم نوجووني از خودتون... فرصت کوتاهي بود ولي جاي همه ي خواهران خوب پيامرساني مون خالي خوش گذشت... به اميد ديدار خواهران خوب ديگر پارسي بلاگ:) - قافيه باران

سلام خواهرم ... براي من هم جاي بسي افتخار داشت که براي مدتي هرچند کوتاه در خدمت شما بودم و از همنشيني با شما لذت بردم

انشاالله به زودي دوباره توفيق ديدار مفصل حاصل بشه

سلام دخترم انشاله قسمت بشه يه روز ببينمتون /سايه مي بيني همش يواشکي قرار ميذارن: (

: (

سلام بر شما گز هم خورديد .؟

وعليک السلام...الحمدلله...قدر مصافحت با سرکارخانم توحيدي را بدان...

عليک سلام.زيارات مقبول

سلام خواهري بزرگواريد شما.. من هم به شخصه از ديدار با شما خيلي خوشحال شدم...

سلام مارو که نيومديد قزوين ببينيد: (

کجا چرا خبر نداديد

سلام عليکم خانم قافيه بنده شرمنده هستم که سريع از حضورتون مرخص شدم انشاالله دفعه ي بعدي حتما حتما بيشتر در خدمتتون خواهم بود خيلي خيلي خوش گذشت

ااااا خوش به حالتون

آقاي احساني نيا لطف داريد بزرگواري از خودتونه

کاش اين فيد تو اتاق خانمها زده ميشد

سايه بانو ...نه خواهري...

خانم اخراجي ...خانم توحيدي و خانم نوجوون بزرگوارين خواهراي خوبم... انشالله ديدارهاي بعدي...

خانم شيرازي ممنون انشالله

جناب سلماني نخير...دوستان مارو مهمون غيرتکراري ها کردن

جناب احساني نيا ... حق باشماست البته درمورد همه ي خواهران خوب ما...

خانم جز تو بنده بي تقصيرم زحمت به عهده خانم توحيدي بود

خانم تبسم انشالله ديدار شما درقم

جناب سبوي معرفت همه ي خانم هاي پيامرسان عضو اتاق خانم ها نيستن!

سلام آجي، رفته بودي مهموني، يا مهموني دادي ؟!

سلام مهسا خانوم خوبي خواهري... نه مهمون بچه هاي اصفهان بودم

ممنون آجي ، خوشبحالت که رفته بودي مهموني منم مهموني ميخوام: )

تشريف بيارين شما به ميهماني هميشگي خانه ي کوچک ما دعوتين

آخ جون... با کمال ميل خانه ي کوچک اما پر از محبت ...

بزرگوارين

جاي من خالي!!!!!!

اصحاب اليمين بزرگوار خانم هستين؟؟!!

آنان که خاک را به نظر کيميا کنند آيا شود نظري هم به ما کنند

؟؟!!!!!!!!!!!!!!

سلام خيلي لذت بخشه واقعا

انشالله زيارت شما خانم حيدري

مشتاق ديدار خانم قافيه باران عزيز

و ما نيز همبسيار

خانم الهه ي سکوت شما اصفهاني هستين؟؟ زحمت اين ديدار به عهده ي خانم توحيدي بود من همه ي بچه هاي اصفهان رو نميشناختم!

تشريف اورديد شيراز بفرماييد در خدمت باشيم

سلام حنا خانم گل...ممنون خواهري انشالله سعادت ديدار داشته باشيم...

سلام عزيز...انشاالله...ما که مشتاق ديدار هستيم!

ما بيشتر

نه ما بيشتر

زمان موعود را از انتظار جويا شدم و انتظار از حضورش بر باله بال گذاشت و بردل من گواهي داد که او خواهد آمد و او خواهد پذيرفت که اين سرباز گمنام استشهادي پيسش از شهادت دعاي مولايش را راهي ديار آشنا به لسان و گفته هايي که

مولي و آقايش برايش آشنا کرده رسانيده شود جانم به فدايت مولي من زياد حرف مي زنم شما به حساب احمقي و کوته نظريم بگذار که يک بذر خواهان گل دادن بر سطح خورشيد گشته ولي اگر خدا خواهد غير ممکن نيست

جايي که خواهر را فزوني بر اخوان خود يابند فرار از استقامت و جا خوش کردن جايز نبوده و فرار بر قرار موجه تر و عاقلانه تر است يک موقع جسارت نشود ما مردا کلا هنوز نتوانستيم خواهران خود را خوب درک و خوب بشناسيم و اين دليلي است براي فراري که تاکتيکي تر است