پيام

قافيه باران
92/6/24

+ تازگيها گم ميشود لابلاي حجم عبورتو . . دلم را ميگويم!!! حالا کارم شده دنبال اين اعجوبه هم بگردم:(

*قاصدك* 92/6/26

اگه پيداش نکرديد اول درد وغم را درمان کنيد اون خودش مياد...!

متن عوض شد:)

خب اون به اون متنتون واينم به اين متنتون....من هر جا را ميبينم توقف ممنوعه بايد بگذرم، نگران نباش با منه....!:D

منظورتون رو نگرفتم!

منظوري نداشتم يه حرفي بود گفتم....از زبان تو بود اين نوشته ام...در حقيقت زبانحال بود.

زبان تو؟؟ يعني کي؟؟

اينکه نوشته اي...تازگيها گم ميشود لابلاي حجم عبور*تو*...الان تو بايد بگي اين *تو * کي هست...من که نميدانم.چون اين ضمير براي تو مخاطب و براي من غائبه....!

قشنگه ... شما هم به متن نويس ها پيوستيد : )

قشنگي اين "تو" همينه که مخاطب هر کس باشد دلش گم ميشود:(

جناب عليرضا خان...ممنونم... بنده که گاهي مي نوشتم بزرگوار؟!!!

دل شما هم شده اعجوبه؟مث دل ما که نميفهميم چشه:|

گاهي : ) کم ديدم کلهم

ممنونم جناب گشت ارشاد...بنده استاد نيستم:)

بلا خانوم آره خواهري تازگي ها از اعجوبه هم گذشته....

ممنون جناب عليرضا خان...کلهم متشکرم...

اختيار دارين... بنده در اين حد نيستم... ماشالله شما خودتونين استادين....

ما که چنين دلي نداريم تا چنين مخاطبي داشته باشيم ما هميشه از خودمون هم غائبيم تا چه رسد به توي مخاطبمون که اگر هم داشته باشيم بازهم ما غائبيم...خوش به سعادتتون با وي مخاطبتون. من گاهي ميگويم...دلم براي خودم تنگ شده است:( .

يه کم ساده تر حرف بزنين ما هم بفهميم خوب !!!!

همه ي دلها رو به سمت مخاطب خويش دارن و به دنبال نور معرفت او سرگردانن ... از هر جنس و نژاد و ... خود انسان در پناه اوست که نشان از وجود ميگيرد چه برسد به دلتنگي... اما وقتي خوب اهل شوي با مخاطب هم يکي ميشوي آنوقت جا دارد که براي دلتنگي، از خود بيشتر ياد کني تا او:(

باز هم ممنون جناب گشت ارشاد...توفيقات شما روزافزون...

سميه خواهري سخت نيست... هر کسي از ظن خود شد يار او... نقل اين نوشته ي ماست:)

سوادم کم است قلمم شکست....افسون دلم و قلمم يکي شده مخاطبي نم بينم...دعا کنيد بلکه همان که گفتيد از جنس نور است مرا نيز در کنف خود بگيرد تا بلکه راه يابم و در مسير نمانم....الهي آمين.

مخاطب از بس که هست نيست... غرق هستيه اوييد که نمي بينيد... و نمي بينيم:(

واا

؟؟

يعني من از نزديکي بسيار دور مي بينم او را....!؟

اينم ميشه:)

بازم خوبه راضيم که از دور ببينم...بهتر از نديدنه....اينم ميشه ..اگر بشه واقعن صدقه ي جان ميدهم براش.:(

روحي فداه:(

خيلي زيبا و با احساسه

ممنونم بوي يار بزرگوار...

لطفن مقيد باشيد به نوشته اوليتون و ضمير مخاطب بياوريد....روحي فداک بهتر از روحي فداه...تو که مي بيني نور خدا را در بصر خويش خطاب کن در فم خويش نام خوشش را.

در نظرات مناسب نيست جناب رهايي... تقيد به اينگونه کلام هم شايسته ي دله:(

باشد که قافيه بارانتان نام او باشد.@};- ...!

نام من رفته ست روزي بر لب جانان به سهو...اهل دل را بوي جان مي‌آيد از نامم هنوز:(

:( التماس دعا