پيام
+
باران نيزه که مي آمد
تيرها که هدف شناس بي سپاس مي شدند
وشمشيرها که زير بغض کينه، گناه آلود ...
سنگ ها که درد مي کشيدند از نشانه گيري هاي درد آلود اهل نفاق
وخنجرها که اشک مي باريدند از قساوت پيمانها:(
.
.
.
گوشه اي از قتلگاه
يک چيز تاب از دل ذرات عالم مي برد
مادرانه اي سوزناک:
يا بني قتلوک قتلوک قتلوک:(
الهه سکوت
92/9/27
* نهانخانه جان*
:'(
قافيه باران
:(
دلآرام
:'(
قافيه باران
:(
قافيه باران
يا بني قتلوک قتلوک قتلوک:(
*ابرار*
:(
قافيه باران
:(
در انتظار آفتاب
:'(
قافيه باران
:(
قافيه باران
يک يا حسين فاصله ي ماست يا حسين عليه السلام:(
قافيه باران
همين باران نيزه و تير عاقبت حسين زينب سلام الله را ح س ي ن کرد:(
نسيم صبح سعادت
:'(
پيام رهايي
يا بني قتلوک و من المائ منعوک...:(