سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

91/10/23
11:30 ص

دلم هوای حرم کرده خوب می دانم

گرفته ظرف وجودم رسوب می دانم

تمام حال دلم را نوشته پای ضریح

همان فرشته ی وقت غروب میدانم

میان شرق نگاه تو عشق با حسرت

سروده باز می آیی جنوب میدانم

دوباره معجزه ی صحن چشمهای شماست

همین که کرده مرا میخکوب میدانم

دوباره با غزلی تشنه در عزای شما

...دلم هوای حرم کرده خوب میدانم


91/10/22



91/10/22
2:9 ع

علی اقا!
...برگرد
دارم بد امتحان پس میدم...
دارم اهل دنیا میشم... اهل زمین...
اهل این سنگریزه ها...
داره دلم جا خوش میکنه...
داره زندگی تلخ میشه...
چند وقته نه تو خوابی نه تو بیداری...
قول داده بودی....
قول داده بودی....
قول داده بودی....
دستمو بگیر...
من نباید ازت فاصله بگیرم..
من نباید بین این جمعیت گم بشم...
من نباید گم بشم....
دیروز تا حالا روضه گرفتم...
روضه ی تلخ نبودن تورو...
به من قول دادی...قول...قول...
نمیتونم بنویسم:(((
.
.
قافیه نوشت:تورو به جان مادرت زهرا سلام الله علیها...دستمو بگیر:(


  

91/10/11
1:26 ع

دلم قنوت گرفته نماز چشمت را

شبم سروده غزلهای ناز چشمت را

به قامت ازلی می کشاند این تصویر

خمار قبله ی تکبیر ساز چشمت را

وضو گرفته ام این بار در حریم غزل

که آیه آیه بخوانیم راز چشمت را

فدای قامت زهرایی ات سلاله ی عشق

کسی هنوز ندیده نیاز چشمت را

بگو...بخوان ...بنویسیم ....دفترم باز است

تمام مشق دلم را ...ایاز چشمت را...

 
91/10/11



91/10/10
2:19 ع

این نا مسلمانی است با من عهد بستی

تا آخر دنیا برایم مرد هستی

هر صبح یک جام غزل،یک تکه احساس

تعبیر من این بود: جنس فرد هستی

فیروزه چشمم پر از یاقوت سرخ است

از بس که در ابهام موج زرد هستی

با اینکه بی من چشمهایت خیس اشک است

در حرفهایت شعرهایت سرد هستی

.قافیه نوشت:این شعر کامل نیست ....در یه فرصتی کاملش میکنم انشالله...


91/10/7
12:3 ص

روی شیشه غزل قصه من در هم ریخت

روی زخم دل من اشک خدا مرهم ریخت

شاید از شاعری چشم خودم بود که عشق

واژه واژه همه خونرنگ در این معجم ریخت

اهل احساس نبودم همه ی منطق من

نقش لوح دل او بود که در خاتم ریخت

سفر ساده ی چشم تو به طعم ملکوت

ابتکاری است که از ذائقه ی آدم ریخت

شعر آمد نفسی تازه نکردیم و گذشت

بیت و مصراع غزل ،قافیه را مبهم ریخت


91/10/6


  

91/9/18
3:14 ع

جولان تمام قد دلم را دیده ای... هر بار

وقتی طهارت می گیرد چشمهایم از وضوی عشق تو

وقامت می بندم به ابندای انتهای خواستنت

و نغز و پر مغز عاشقانه می سرایم از خلوت عشقبازی باتو

ایاک نعبد وایاک نستعین

سجده هایم عشوه ای غریبانه است

برکرشمه های نگاه دیر آشنایت

هیچ کس را عاشق تر از تو ندیده ام

که در انتهای عشقبازی اش دوباره سلام میگیرد

تا پایانی برای این دیدار نباشد

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته


تطمئن القلوب دل من...

دست نوازشگرت را بدرقه ی این همه دلتنگی کن..

تا کام بگیرد دلم از این همه بودنت...

الهی و ربی من لی غیرک...

و عاشقی معنایش همین است

که تو باشی و دیگر هیچ
.
.
.
قافیه نوشت:دلم رو به همین دو رکعت عشق تو خوش کرده ام... واین دلخوشی همه ی ناخوشی ها رو در خود گم میکنه...
خدایا این عشق رو از من نگیر:(


  

91/9/16
10:34 ع

عجب شبی است

شبی بی عبور و بغض آلود

و بیم فاصله ها

تو را به چشمه ی مهتاب می برد انگار

و غم ترانه ی جاوید می شود بی تو

و آیه های دلم ناتمام می مانند

عجب شبی است

مرا وعده می دهد غربت

و هیچ کس ز صدای ظهور خالی است

....

دوباره خاطره لحظه های پایانی

درون خانه چشمان آرزومندم...مرور می گردد:

خزان سردی بود

 که دل به گرمی عشق تو آشنا ...آرام

خزانه ی پراز احساسهای آبی بود

ودر وجود پر ابهام غربتی ابری

تو از شکاف دلم مثل عشق باریدی

و بعد از آن انگار

پر از ترانه ی امید بود چشمانم

و مثل اینکه وجودم

غمی نمی فهمید

و رفته رفته دلم خو گرفته بود به تو

وتو خلاصه ی دریایی دلم بودی...


ولی گذشت....

 نهال امید من خشکید

ولحظه ای انگار تمام حجم عبور تو را دلم لرزید

 وبی تو ثانیه ها مثل زخم عمیقی

به روی شانه ی احساس من تبلور یافت

و من بدون حضورت

مفسر غم بی انتهای دشت شدم

و خوب یادم هست

که لحظه ای که تو رفتی..................

خدانگهدار..................

غریبترین آشنای زندگی ام....!!!

1381/10/08

.

.

قافیه نوشت: این شعر برای ده سال پیشه... به مناسبتی برام امشب تداعی شد... خیلی جدی نگیرید....همین.


91/9/13
7:23 ع

یک روز اسیر شد نگاهم در تو
بگذشت و اثر نکرد آهم در تو

قدقامت نازو عشوه تکبیر سکوت
جمع است درون قبله گاهم در تو

.

.
13/09/91


91/9/11
5:21 ع

کار دلم رسیده به جایی که سخت تر

این روضه ها برای دلم گریه میکنند

این قصه را چو خیل غم و درد بشنوند

بی ادعا برای دلم گریه میکنند

دیدندشرح حادثه را مردهای عشق

آنها چرا برای دلم گریه میکنند؟؟

وقت غروب خسته ی این زندگی تلخ

قوم خدا برای دلم گریه میکنند...

صدها هزار ملک هر شبانه روز

همپای ما برای دلم گریه میکنند

امشب نه... دیشب و دیروز هم گذشت

فردا کجا برای دلم گریه میکنند؟؟



  

91/9/6
2:6 ع

من آیه آیه جمع نمودم کتاب را
تسویه کرده صاحب قرآن حساب را

یک آیه سمت علقمه یک آیه قتلگاه
این سوره های خسته مرا می دهد پناه

تفسیر آیه های دلم بر فراز نی
هفتاد و دو قیام خدا در نماز نی

خود در رکوع تمام حرم غرق سجده اند
پیشانی خیام حرم غرق سجده اند

کمتر بخوان تو آیه ی ام یجیب را
مضطر مبین تو قافله ی بی حبیب را

خنجر مزن به قلب من خسته یاحسین(ع)
خیره مشو به بال و پر بسته یا حسین(ع)


91/09/06


پیام رسان

+ اگه کسی دنبال خبر میگرده بهش بگین: عشق داره برمیگرده



+ صبح آمد و عاشقانه های بهار زمستان نگاهم را پر کرد از شیوه ی قشنگ شکوفه های تازه عشق و من روی جاده تنهایی دلم نقش وفاداری شاخه های غزل را آبیاری کردم سلام و هزار سپاس به مهربانی دلهایی که تا همیشه نبودنم مرا از اندیشه پاکشان رها نکردند....



+ عرض کردم بابا روی تخت دراز بکشین زمین سخته براتون همش پا میشین میشینین اذیت میشین گفتن من اینجوری راحت ترم تخت برای آدماییه که خیلی مریضن گفتم به خاطر من بابا... اینجوری راحت تر با هم حرف میزنیم منم گوشه تخت میشینم با هم حرف می زنیم گفتن مگه اینجا بهشته که رو تخت روبروی هم بنشینیم و حرف بزنیم بوسیدمشون و گفتم بابا شما بپذیرین اینجا رو براتون بهشت می کنم محبت کردن و گفتن : ان شاء الله اون دنیا!



+ *خاطرات پدر* با هم تلفنی صحبت کردیم معلوم بود به زور دارن صحبت می کنن که من نگران حالشون نباشم گفتم بابا فداتون بشم نبینم مریض باشین ها بابای من خوب باشن ان شاء الله گفتن خدا رحمت کنه مادرتون رو خندیدم و گفتم بابا وسط عواطف من یاد مامان افتادین گفتن:محبت شما به من رو مدیون تربیت مادرتون هستم. . . خوش به حال مادرم که انقدر مورد تحسین همسرشون بودن...



+ سلام به همه بزرگواران پارسی خدمت رسیدم تا صمیمانه از لطف همه خوبان که با ارسال پیام و همدردی، تسلای خاطر اینجانب در غم از دست دادن پدر عزیزم بودند کمال تشکر رو داشته باشم ... خدا به همه شما عزیزان عمر با برکت و با عزت بده ان شاء الله به شادی جبران کنم لطفتون رو...



+ با این همه شلوغی این خونه سوت و کوره/ راه تموم دنیا تا دیدن تو دوره :-( پدرم فردا در میان هیئت عزاداران حسینی مسیر همیشگی حرکت هیئت بامداحی هاشون رو تشییع میشن.... خدایا صبر زینبی عطا کن :-(

+ سلام عزاداری ها قبول....چندوقتی است پدرم پیرغلام امام حسین علیه السلام در بیمارستان بستری و حال نامساعدی دارند.... امیدوارم مثل همیشه مارو از دعای خیر فراموش نفرمایین

+ سلام امشب سالگرد مادرم هست.... درست ساعت دو برای همیشه خوب شدن... تلخ ترین شب عمر من :-(

+ وقتی ابرها بی تو از سفر بر میگردند چشمشان که به دلم می افتد بغضشان بارانی می شود... این باران محصول انتظار من است و دوباره ی نیامدنت...!!! . . امروز قزوین بارانی است!



+ سلام حلول ماه برکت و رحمت ماه عاشقی و الفت بر شاکران خوان نعمت مبارک باد



مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
عشق ، خدا ، غزل ، انتظار ، مادر ، نگاه ، نماز ، نذر ، علی ، ایمان ، اشک ، تنهایی ، تقدیر ، رضا ، خاطره ، زینب(س) ، شوق ، سجده ، سخاوت ، صبر ، صبوری ، غم ، طراوت ، عابدینی ، سراب ، اشک ، چشم ، تشنه ، چشمه ، حرم ، بیستون ، تابش ، ادعا ، أم یجیب ، اسیر ، آب ، آواره ، ام یجیب ، بدرود ، بهانه ، عطش ، قوم ، قیام ، غروب ، قنوت ، مرد ، مست ، معامله ، ملکوت ، ناز ، موج ، هل اتی ، یعقوب ، رسول ، یعیر ، یهودی ، کافر ، کبوتر ، کجایی ، کرامت ، کربلا ، کلمات فقیر ، کمبود ، کودک ، هلهله ، همسایه ، هنگ ، هور ، هیهات ، هیهات من الذله ، واژه ، واعتصموا ، وضو ، وعده ، ولادت ، یا مولاتی ، یابنی ، یاس ، یاقوت ، یعتصم ، موزون ، موسم ، موسی جعفر ، میخکوب ، ناترازی ، نردبان ، نرگس ، نرید ، نسیم ، نصیحت ، نمک ، نی ، نیاز ، نیزه ، هبوط ، هدی ، ناز_قیمت ، نافه ی غم ، نامردی ، نان ، ناهی ، نبرد ، نجاة ، منتقم ، منکر ، مهتاب ، مهربانی ، معرفت ، معروف ، معشوق ، مفسر ، مفسرکربلا ، مقیم طور ، مستسقیان ، مستعار ، مسلمان ، مسیح ، مسیحی ، مشرق ، مشک ، مصحف ، مضمون ، مظلومه ، مردم ، مرکب ، مرهم ، مزار ، مژده ، مسافر ، قول ، غرور ، کارکرد بدن ، کاروان کربلا ، کفر ، کلاس اولی ، کلمات ، کنگره ، کوچه های بنی هاشم ، کوفه ، گبر ، گداختن ، گداخته ، گدازه ، گریه ، گل سرخ ، گلچین ، گلوپاره ، گنجشک ، گونه های فرشته ها ، گیتار ، لاک پشت ، لاله ، لایعقل ، لب تشنه ، لتسکنوا ، لقمان ، لنگ ، لهجه ، لیلا ، عطشناک ، عقرب ، عقیده ، عقیله بنی هاشم ، علامه طباطبایی ، عمه سادات ، عناصر ذکور ، عهد ، عهد شیرین ، عیدی ، مادیات ، مارأیت الا جمیلا ، ماه ، مبعث ، مبهوت ، متهم ، مجنون ، محبت ، محبوب ، محرم ، محک ، مدرسه ، مذاب ، مرثیه ، بهشت جهنم غذا ، بومی ، بی ریا ، بی نصیب ، بیابان ، بیت آقا ، بیخیال ، برگ گل ، بصیر بودن ، بغداد ، بقیع ، بلا ، بنفشه جاده ، بهار ، امام باقر ، امام جواد ، امام زمان ، امامزاده حسین ، امانت ، امضای بیست ، امید ، انباشته ها ، باغ قرآن ، بانو ، باور ، بخت جوان ، بدرقه ، اندیشه ، انسان ، انما یرید... ، اهالی انتظار ، ایاز ، ایجاز ، آواز ، آیه امید ، آیه ی قالوا...بلی ، آیینه ، ابهت ، احترام ، احلی ، آب وقرآن ، آبی آسمون ، آدمها ، آدینه ، آرامش روانی ، آرامشگر ، آرزوها ، آشوب ، اسیر دنیا ، آمر ، آه ، اذان ، اذن ، ارادت ، استاد ، استسقا ، استضعفوا ، اعتدال ، اعتماد ، اعجاز ، افسانه کهن ، التماس ، التهاب ، اللیل ، الماس ، الی اللقاء ، تب ، تپش ، تخلص ، تذکره ، تربیت ، تردید ، ترسا ، تریبون ، تسبیح ، تسبیحگو ، تسلیم ، بیسوادی ، بیقراری ، بیگانه ، پرده ، پرواز ، پروانه ، پشت و پناه ، پوسیده ، پیاله ی علیک ، پیر ، پیراهن ، پیغامبر ، پیغمبر ، تهذیب نفس ، توسل ، توکل ، تکبیرساز ، ثقلین ، جامعه ، جانشین ، جمعیت ، جمیعا ، جناح ، جنگ ، جنوب ، جهل مرکب ، جوانی ، جولان ، حسن(ع) ، حسین ، حسین(ع) ، حضرت علی ، حضور سبز ، حق ، حکومت ، حواریون ، حوصله ، حیلت ، حکمت ، چکه ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ