92/8/26
9:26 ع
صدای خاطره ای در عبور می پیچد
شمیم ساده ی حس حضور می پیچد
از آن کرانه ی یک بغض عاشقانه ی درد
کسی می آید و انگار می شود یک مرد
برای مرد شدن کافی است حر باشی
زشرم اهل حرم کافی است پر باشی
کسی می آید و انگار مرد پیکار است
سرش فتاده و از کار خویش بیزار است
مرورمی کند انگار لحظه هایش را
به پا نموده خودش شعله های اتش را
قدم قدم دل حر شور می زند انگار
وگام در قبس طور می زند انگار
مسیر فاخلع نعلیک زنده اش کرده
اگر چه عبدی ازاد ...بنده اش کرده
کنار خیمه دلی منتظر به راهش بود
وانعکاس غمی سرخ در نگاهش بود
رسید و در تب دیدار عشق لب واکرد
تمام شرم خودش را دوباره معنا کرد:
دهید اذن که جان را فدا کنم آقا
زقوم ننگ خودم را جدا کنم آقا
پیام من برسانید بر رسول حرم
خدا کند که ببخشد مرا خدای کرم
مسیح قافله تا شرم حر تماشا کرد
به یک نگاه دل زخمی اش مداوا کرد
به نغز گفت "ارفع رأسک" عزیز آزاده
خدا تو را به یقین در مسیر جاداده
چه نیک، نام تو را مادرت گذاشته حر
خدای معرفتی در یم وفا چون در
چو رخصت از نفس آفتاب گرفت
زخیل قوم عدو فرصت حساب گرفت
به ساعتی نگذشته پر از جراحت بود
میان حلقه ی آن قوم در اسارت بود
وگرم بنده نوازی عشق و دلدارش
گمان نبود که آقا شود خریدارش
سرش گرفته به دامن مسیح و جانش داد
کلید قفل پریدن به آسمانش داد
89/9/21
1:38 ع
زینب (س)،شیرزن تاریخ ولایت را در صحنه های صبوری و ایثار خلاصه کردن، بی معرفتی به ساحت پیغامبررسالت و ولایت است.... زینب (س) پرچمدار از ولایت تا ولایت و رسول معارف نورانی دین و شرافت و عزت است....زینب (س)از آن حادثه هولناک پابرجا ماند تا پرچم هیهات من الذله بر بام انتظار تشیع از جولان نیفتد تا شهادت و افتخار رنگ میرایی نگیرد تا شرافت و عزت با زخم و آه به سوگ نماند....
زینب (س)پابرجاماند تا ثقلین نبی مکرم اسلام در حادثه کربلا دفن نگردد و تاریخ از این حقیقت عظیم بی بهره نباشد ....عقیله بنی هاشم استوار ماند تا خون معنا بگیرد ...تا قیام عزت یابد....و دین جلوه ی تازه ی خویش را در بهترین جولان به نمایش گذارد که(مارأیت الاجمیلا)...
آری درخت پابرجای اسلام گاه صبوری می طلبد ...گاه به خون آبیاری می شود....
استخوان در گلو ،صلح و صبر،قیام و عطش یادگارهای گرانبهای موروثی زینب است که جامعه دینی را از رنگ و لعاب دنیاطلبی و دنیا فریبی به عرصه ی هیهات من الذله می کشاند....
پرتوی خورشید ولایت بعد از عاشورا باید از مشرق دل زینب (س)طلوع کند و شهادت نامه ی ایمان از گلوی دخت علی (ع) تلاوت گردد...که بانو خوب در التهاب سالهای کوفه نشینی دریافته بود که این نامردمان ، صیقل وجودشان در ننگ بی وفایی تقدیر شده است ... بانو خوب می دانست که شامه ی دنیا طلبی این دون صفتان جز خون نمی طلبد...
اورا باید رسول مفسر قرآن های برنیزه سرفراز نامید....باید تعبیر راستین آیه های متلألئ انوار ولایی کربلا نام نهاد ....زینب (س)را باید مصداق بارز (واستعینوا بالصبر و الصلوه....)دانست.... زینب (س) مفسر کربلاست و کربلا یعنی همه ی دین یعنی حقیقت ایمان یعنی مصداق زیبای عظمت عشق... کربلا یعنی امتداد تا خدا....یعنی یک شبه ره صد ساله پیمودن ...یعنی تصویر همه ی معنای ثقلین بر بالای نیزه ها .... یعنی جولان اقتدار دین در مقابل دنیا و زینب یعنی همه ی این معانی یعنی پیغامبر مفهوم آزادگی و آزاداندیشی....
پیام رسان