91/8/29
8:49 ع
گرفته دست دو تا ماه پاره را زینب(س)
دو تا کبوتر نه...دو ستاره را زینب(س)
پر از نجابت زهرا(س)...ابهت علوی
به اقتدار نشسته صلابتش چو علی(ع)
رسید و چادر خیمه کنار زد بنشست
چنان که بند دل عشق هم دوباره گسست
حسین(ع)! هستی خواهر فدای هستی تو
خم دو چشم ترم پر غرور مستی تو
من و دو طفل کلافی، شدم خریدارت
به این امید که باشند یار و سردارت
تمام مادری ام را همیشه ی ایام
همیشه نذر تو کردم برای روز قیام
رسیده وقت که نذرم ادا شود آقا
دو طفل خسته ی خواهر فدا شود آقا
تو را به جان علی(ع)...نه به فاطمه(س) سوگند
در امید به رویم به این بهانه مبند
.
جواب سوزش پروانه کار شمع نبود
میان عشق و جنون شاهراه جمع نبود
سرش به غایت مردی فرود آمد و گفت:
از این کلام به دل سنگ غصه خواهم سفت....
قبول حق همه ی نذرهای تو زینب
رسیده جان حسینت در این میانه به لب
خدا کند به سلامت دوباره برگردند
به شرمساری این قلب پاره برگردند
به پای بوسی مولا شتافت زینب وار
دو قامت علوی شیرمردهای این پیکار
.
.
دگر ز خیمه نیامد برون خدای ادب
به قاف قافله پبدا نشد همای ادب
خدا قبول کند این دو سرو مادر را
دو شیر مرد فدایی...وسهم خواهر را....
89/9/21
1:38 ع
زینب (س)،شیرزن تاریخ ولایت را در صحنه های صبوری و ایثار خلاصه کردن، بی معرفتی به ساحت پیغامبررسالت و ولایت است.... زینب (س) پرچمدار از ولایت تا ولایت و رسول معارف نورانی دین و شرافت و عزت است....زینب (س)از آن حادثه هولناک پابرجا ماند تا پرچم هیهات من الذله بر بام انتظار تشیع از جولان نیفتد تا شهادت و افتخار رنگ میرایی نگیرد تا شرافت و عزت با زخم و آه به سوگ نماند....
زینب (س)پابرجاماند تا ثقلین نبی مکرم اسلام در حادثه کربلا دفن نگردد و تاریخ از این حقیقت عظیم بی بهره نباشد ....عقیله بنی هاشم استوار ماند تا خون معنا بگیرد ...تا قیام عزت یابد....و دین جلوه ی تازه ی خویش را در بهترین جولان به نمایش گذارد که(مارأیت الاجمیلا)...
آری درخت پابرجای اسلام گاه صبوری می طلبد ...گاه به خون آبیاری می شود....
استخوان در گلو ،صلح و صبر،قیام و عطش یادگارهای گرانبهای موروثی زینب است که جامعه دینی را از رنگ و لعاب دنیاطلبی و دنیا فریبی به عرصه ی هیهات من الذله می کشاند....
پرتوی خورشید ولایت بعد از عاشورا باید از مشرق دل زینب (س)طلوع کند و شهادت نامه ی ایمان از گلوی دخت علی (ع) تلاوت گردد...که بانو خوب در التهاب سالهای کوفه نشینی دریافته بود که این نامردمان ، صیقل وجودشان در ننگ بی وفایی تقدیر شده است ... بانو خوب می دانست که شامه ی دنیا طلبی این دون صفتان جز خون نمی طلبد...
اورا باید رسول مفسر قرآن های برنیزه سرفراز نامید....باید تعبیر راستین آیه های متلألئ انوار ولایی کربلا نام نهاد ....زینب (س)را باید مصداق بارز (واستعینوا بالصبر و الصلوه....)دانست.... زینب (س) مفسر کربلاست و کربلا یعنی همه ی دین یعنی حقیقت ایمان یعنی مصداق زیبای عظمت عشق... کربلا یعنی امتداد تا خدا....یعنی یک شبه ره صد ساله پیمودن ...یعنی تصویر همه ی معنای ثقلین بر بالای نیزه ها .... یعنی جولان اقتدار دین در مقابل دنیا و زینب یعنی همه ی این معانی یعنی پیغامبر مفهوم آزادگی و آزاداندیشی....
پیام رسان