93/3/23
7:36 ع
چشم دوخته ام به حوالی آن دورهای کلمات ...
آنجا که نگاهم هر روز در آغوش می کشد کودک نوپایم را که امروز چهار سالگی اش را به ولادت مولا و صاحبمان پیوند
و فصل دیگری ار زندگی اش را به جوهر نگاه مولایش گرده می زند
چهار سال است که در باغ شعرهای کودکانه و دلنوشته های بچگانه
از مرکب ناپختگی بر پهنای این صفحه ، رنگی از کلمات زدیم و مشقی تازه کردیم
مبهم نوشتیم و به واقع گره زدیم ...تلخ نوشتیم و شیرین نتیجه گرفتیم...
از بغض سرودیم و به طراوت اشک دل بستیم...
از حادثه ها گفتیم و به باورها نشستیم...
تلخ و شیرین ...خوب و بد را با هم چشیدیم
اکنون کودکم !... کودک چهار ساله ی قلم به دستم ! فصلی جدید در پیش روی توست
در فضایی که می توانی واقعیت را به مجاز راه ببخشی و دنیا را به جلوه ای نو برای همگان آشکار سازی...
کودکم می توانی محو آب و آیینه ی مجاز شوی ...دنیایی که تا واقعیت بسیاری از آدمها هزار سر فاصله دارد...
می توانی به قلمت بگویی هر روز از فریبنده ترین واژه ها ...از زیباترین کلمات ...
از جذاب ترین ایده ها برایت سرمقاله ای شیرین به ثمر برساند
حال آنکه در درون خسته ی خفته ات رنگی از تدبیر و زیبایی و کمال جای ندارد
و می توانی هر روز در باغ کلمات ، رنگ قشنگ تفسیر بندگی را به ظهور برسانی و از آنچه در تو نقشی بی بدیل و جایگاهی اصیل دارد بردلها جاری و ساری نمایی...
کودک مجازی ام انتخاب با توست ... فقط باید از خودت شروع کنی و بدانی هر چیزی که بر این صفحه نقش می بندد وقتی به نقش دل آدم ها راه می یابد که تاثری از اثر درون تو باشد و الا قافیه را تلخ باخته ای....
کودک مجازی ام نقصان و کمال هردو در انتظار تواند تا در این رویش ماندگار کدام سرزمین مسیر بالندگی تو باشد...
اما کودکم دنیا... حقیقت و مجاز هر دو راهی تنها برای بندگی است و باور کن اگر نیت خالص بداری و رضای او مد نظرت باشد بزرگ می شوی به بزرگی آنها که مرز بندگی و بردگیشان را جدا کرده اند...
کودکم هر روز چشمهایی بیداری روزهایشان را به صفحه سفید و آبی کلمات تو آغاز میکنند مهربان لبخندی بر رضایت برچهره بنشان و از حوضچه نگاهت مشتی طراوت به اهل مجاز ببخش...
از شاخه ی اعتمادشان ثمری تازه گلچین کن و از شهد شیرین آرامش دلهایشان را صفا بده
کودکم ار باغچه انتظار تنها نرگس بچین و بدان آنکه لایق انتظار است همان است که دنیا را آرزومند آیینه جمال خویش نموده است
از دشت سرسبزی کلمات تنها پی حقیقت باش و از طراوت گلهای اندیشه تنها شمیم یاس ظهور را به خنکای دلت راه بده
کودکم مردمان را خوب و بد بسیار است ... با همه مدارا کن
یادت باشد
رسالت آن است که پیغمبر اندیشه های ناب باشی ...
و کلام آخر:
کودکم با اهل اینجا با صداقت ، امانت و اعتدال رفتار کن و بدان
النجاة فی الصدق
.
.
قافیه نوشت: قافیه بارانم تولد چهار سالگی ات در این روز ولادت حضرت عشق شیرین
پیام رسان